دخملی یاد گرفته
ناز ناز مامانی فرشته آسمونی من مهربون دخترم یاد گرفتی وقتی خودت رو کثیف می کنی می ری دم در دستشویی می ایستی می گی پیف پیف دستتم روی صورتت تکون می دی یعنی ببخشید پی پی کردی با یه غلظتی هم می گی پیف که دلم برات غش و ضعف می کنه دوست داریم ستایش بابا مهدی که کارهاتو می بینه چنان جانمی میگه و می دو دنبالت که بگیر بغلش و بوس بارونت می کنه. کار دومتم اینکه تلفنو بر می داری می زاری روی گوشت و می گی ادو ادو الهی قربون اون ادو گفتنت برم وقتی هم می بینی ما بهت می خندیم خودت بیشتر می خندی دوست دارم هر چی بزرگتر می شی شیرین تر شیرینی که هیچ وقت دل رو نمی زنه نازنین من ستای...